معنی سگ کاته - جستجوی لغت در جدول جو
سگ کاته
توله ی سگ
ادامه...
توله ی سگ
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سکاته
(سُ تَ)
خاموشی دراز، آنچه خاموش گرداند کسی را. (منتهی الارب). رجوع به سکات شود
ادامه...
خاموشی دراز، آنچه خاموش گرداند کسی را. (منتهی الارب). رجوع به سکات شود
لغت نامه دهخدا
سکاته
اگویایی خاموشی از گیجی گیجزدگی، مردن، فرو نشستن خشم پاسخ دندان شکن پاسخ کاری
ادامه...
اگویایی خاموشی از گیجی گیجزدگی، مردن، فرو نشستن خشم پاسخ دندان شکن پاسخ کاری
فرهنگ لغت هوشیار
سر کاتی
پارچه ای که روی سر و زیر بار قرار دهند، پارچه ای که جهت ایجاد
ادامه...
پارچه ای که روی سر و زیر بار قرار دهند، پارچه ای که جهت ایجاد
فرهنگ گویش مازندرانی
سک کته
توله ی سگ
ادامه...
توله ی سگ
فرهنگ گویش مازندرانی